تاریخچه کوچینگ
لنى وایلد فلاور در مروری بر تاریخچه ی کوچینگ خاطر نشان میکند که ریشه های کوچینگ بسیار گسترده و عمیق شده اند .(۲۰۱۰)
وایلد فلاور بر اهمیت چندین جریان مهم تأکید کرده که تأثیرات مناسب و نامناسبی بر کوچها داشته اند یکی از این جریانها جنبش پتانسیل انسانی است.
جریان اول
از دل جنبشهای ضد فرهنگی دهه ۶۰ در ایالات متحده آمریکا پدید آمد باور اساسی و محوری این بود که توسعه تواناییهای بالقوه ی بشری بسیار فراتر از چیزی است که ما شناخته ایم و انسانها با این تواناییها ظرفیت توسعه خود را دارند که این توسعه ظرفیت میتواند منجر به شادی خلاقیت و رضایت هرچه بیشتر شود. این نظریه ها توسط مایکل مورفی، بنیانگذار مؤسسه ی اسالن در دهه ۶۰ مطرح شدند؛ کسی که فضایی فیزیکی را برای گردهم آمدن متفکران و متخصصان فراهم کرد این به نوبه خود بر کار جان ویتمور و تیم گالوی و همچنین توماس لئونارد و لانورا ویتورث تأثیر گذاشت (بروک 2012 – بروک 2009 )
جریان دوم
کوچینگ ورزشی بود که از بکارگیری کوچینگ در جوامع و بحث و مناظره در داخل دانشگاه ها در اواخر قرن به وجود آمد اولین سوابق آن به دهه های ۱۰ و ۲۰ و کار تروبلاد (۱۹۱۱) و هاستون (۱۹۲۴) باز میگردد که استفاده از کوچینگ را به عنوان ابزاری برای بهبود عملکرد مناظره ها گزارش کرده اند. تیم های ورزشی دانشگاهی این نظرات را برگزیده و شروع به استفاده از آنها در ورزشهای بیسبال و فوتبال آمریکایی کردند (گریفیث، ۱۹۲۶).
جریان سوم
که توسط وایلد فلاور مشخص شده است در خصوص کار درمانگرانی به نام زیگموند فروید، کارل یونگ فریتز و لورا پرلز است که اظهار داشتند توسعه یا تغییر میتواند از طریق مکالمات اکتشافی برای ایجاد خودآگاهی بیشتر صورت پذیرد.
جریان چهارم
که اغلب نادیده گرفته میشود، توسعه ی کوچک اما رو به رشد کوچینگ در محیط کار است که به دهه ۱۹۳۰ بازمیگردد در مقاله ای کوتاه ویراستار مدیریت و نگهداری کارخانه مستقر در دیترویت، نقش توسعه کارگر از طریق آموزش و کوچینگ را با هدف بهبود فرآیندهای کارخانه بررسی کرده است (گوردی، ۱۹۳۷) در مقاله اشاره شده است که چگونه میتوان از کوچینگ برای کاهش ضایعات در تولید استفاده کرد. در مقالات دیگری به شرح ارزش بالقوه ی کوچینگ پرداخته شده است (بیگلو، (۱۹۳۸).
گرچه نه گوردی و نه بیگلو هیچ گونه تعریف رسمی برای کوچینگ ارائه نداده اند، اما بکارگیری این عبارت بیانگر این است که کوچینگ تا پیش از آغاز جنگ جهانی دوم در محیط کار استفاده می شده است. با این حال با شروع جنگ به نظر میرسد که این اصطلاح تا دهه ۶۰ ناپدید شده و مجدداً در ظاهری نو پدیدار گشت.
مایکل مورفی
مایکل مورفی (Michael Murphy) همراه با دوست و همکارش، ریچارد پریس (Richard Price)، بنیانگذار مؤسسه Esalen Institute بودند. Esalen Institute یک مرکز آموزشی و تحقیقاتی در حوزههای روانشناسی، فلسفه، مذهب، هنر و روشهای توسعه فردی است. این مؤسسه در سال 1962 در ایالت کالیفرنیا در ایالات متحده تأسیس شد.
یکی از اهداف اصلی این مؤسسه، ارتقاء و ترویج مفاهیم توسعه شخصی، معنویت، ارتباطات انسانی عمیقتر و تحقیق در زمینههای مختلفی از جمله روانشناسی، مذهب، هنر و علوم اجتماعی بوده است. Esalen محیطی ترکیبی از کارگاههای آموزشی، مراکز تفکر و فضاهای اجتماعی را در اختیار افراد قرار میدهد تا در زمینههای مختلف به توسعه خود بپردازند.
این مؤسسه در دهههای گذشته بهعنوان مرکزی محبوب برای افراد جستجوگر روحانیت، علاقمندان به توسعه شخصی و افرادی که به تبادل ایدهها و تجربیات جدید علاقه دارند، شناخته میشده است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!