کاری که باید برای غلبه بر اضطراب انجام دهید

غلبه بر اضطراب

من از اختلال اضطراب رنج میبرم و تمایل به مقاومت در برابر استرس و نگرانی دارم.
آیا میتوان تسلیم شد و رها کرد تا بتوانم با شادی و آرامش زندگی کنم؟

اگر ذهنتان از شما دستور میگرفت، آیا اضطراب ایجاد می کردید؟ نه

هر چه کلمات بزرگ انگیزشی در سرتاسر دنیا  گفته میشه ، به خصوص در تسلیم شدن و رها کردن و تا بحال چنین چیزی برای یک نفر هم کارساز نبوده .
از شما میپرسم؟
شما اضطراب دارید ، سعی کنید آن را رها کنید ، آیا میرود؟
حتی آنفولانزای لعنتی هم نمیرود . میره یا نمیره؟ حتی یک سرماخوردگی ساده نمیرود. پس اجازه بدین وارد این حالات خیالی تسلیم نشویم ، اینها همه حرفهای دور از دسترس است.
هیچ کس نمیداند تسلیم شدن چیست؟چون وقتی این اتفاق بی افتد، نیمدانی که اتفاق افتاده است. شما نمیتوانید آن را انجام دهشد “من تسلیم شدم ” چگونه ممکن است؟ بنابراین با رها کردن این موارد اساسا همانطور که گفتم شما کتاب USER’S MANUAL TCH  را نخوانده اید. ما باید به خودمون توجه کنیم . این خود به گونه ای ساخته شده که اگر دست خود به سمت زمین نگه دارید یا برگردانید هر کدام به روشی کار خواهد کرد. این یک روند فوق العاده است. این یک ماشین فوق العاده است. برای اینکه از آن بتوان برای چیزی که برای آن طراحی شده است ، استفاده کرد، نیاز به سطح خاصی از توجه دارد، در غیر این صورت خود را به هم میریزد.

حالا ممکن است عوامل زیادی وجود داشته باشد، ممکن است عوامل ژنتیکی ، جامعه شناختی و..وجود داشته باشد. اما مشکلات خود را به هیچ یک از آن چیزها نسبت ندهید ، نکته مهم فقط این است شما نیمتوانید ذهن خود را آنطور که میخواهید داشته باشید، این تنها مشکلی که دارید ، اینطور نیست؟
“لحظه ای که میگویید من اینطوریم چون پدرم اینطوری بود” کارتان تمام شده است . زیرا ما نمیتوانیم الان آن بچه ها را تغییر دهیم .آره؟ اکنون نمیتوانید پدر یا پدر بزرگ  دیگری را انتخاب کنید. باید بفهمی هنوز … مهم نیست که اختلال اضطرابی داری، باز هم اگر یک تکه هویج بگذاری دم دهانت ، اینجا هوشی است که میتواند هویج را به انسان تبدیل کند.

یعنی هر روز بدن جدیدی در درون شما ساخته میشود. اینطور نیست ؟ هنگامی که منبع خلقت در درون شما کار میکند. و انسان جدیدی دائما در حال ایجاد است، اگر مسئولیت کمی در این زمینه داشته باشید، میتوانید یک فرآیند فیزیولوژیکی و روانی کاملا جدید ایجاد کنید.
شما یک چاقوی بسیار تیز در دست دارید اما دستتون ثابت نیست.ببینید که این ذهن خود شماست که باعث این همه درد میشود . اینطور نیست؟ پس بدانید که یک چاقوی بسیار تیز دارید و هر چه تیزتر باشد، بیشتر خودتان را میبرید. پس لازم نیست چاقو را صاف کنید ، فقط باید یک دست ثابت داشته باشیم. ما سعی میکنیم با آرامبخش چاقو را خنثی کنیم. این راه حل نیست زیرا اگر امکانات خود را کم کنید همه چیز درست می شود.

اگر نیمی از مغز شما را برداریم ، کاملا آرام و خوشحال خواهید بود و هیچ چیز شما را اذیت نمیکند. زیرا برای ایجاد اضطراب مقداری مغز نیاز است. اما این چیزی نیست که به دنبال آن هستیم.انسان به نوعی دنبال نا محدود شدنه و اگر این اتفاق بی افتد ، باید یک پلتفرم ثابت ایجاد کنید. لازم نیست چاقو را حذف یا کند شود تنها باید دست ما ثابت شود. هیچ  فراِندی انجام نشود. یوگا به معنی وضعیت بدنی نیست اون حرکات عجیب ، یوگا یعنی اتحاد. و ژست سپاس دستان اولین شکل اتحاد است.

بدون طلوع خورشید شما روی این سیاره وجود نخواهد داشت، اینطور نیست؟

گرمای زندگی در درون شما جریان دارد ، فقط به این دلیل که خورشید طلوع می کند.بدون اینکه درخت اکسیژن را بازدم کند و شما دی اکسید کردن را برای آن بازدم کنید. و این تبادل اتفاق بیفتد ، شما زنده نخواهید بود، اینطور نیست؟

اینجوری بهش نگاه کن ، غذایی که میخوری، خورشید، زمینی که رویش راه میری، هوایی که نفس میکشی،آبی که میخوری، مردمی که اطرافت زندگی می کنن ، هر چیزی که هر کسی انتخاب میکنی ، فقط این کار انجام بده. راست و چپ خود را کاملا کنار هم قرار دهید، نه اینگونه (ژست ها) فقط به چیزی نگاه کن که واقعا برایت مهم است. شاید خورشید ، شاید آسمان شاید ابر شاید یک درخت ، شاید یک کودک یک حیوان مهم نیست چه چیزی فقط به آن نگاه کن، دست ها به مدت ده، دوازدع دقیقه در کنار هم قرار دهید خواهید دید نیمی از اضطراب شما شروع به فروکش می کند.

زیرا اساسا تعارض این است که دو بعد در درون شما وجود دارد که در مبحث فیزیولوژی یوگا کاملا بهش پرداخته شده اما به بیان ساده ، حتی علم پزشکی مدرن به شما می گوید که یک مغز راست و یک مغز چپ وجود دارد، فقط این دو چیز را کنار هم بگذارید ، با نهایت عشق و قدردانی به چیزی که برای شما اهمیت دارد نگاه کنید، می تواند همسر شما باشد، میتواند شوهر شما باشید ،میتواند فرزند شما باشد ، یک درخت ، سگ ، خورشید ، ماه به هر حال هر یک از آنها برای زندگی شما حیاطی هستند. اینطور نیست ؟

هر چیزی که می توانید با آن ارتباط برقرار کنید، با کنار هم قرار دادن این دو چیز، فقط با نهایت دلپذیری که می توانید ایجاد کنید به آنها نگاه کنید، تشخیص اهمیت آنها برای شما بسیاری از چیزها تغییر خواهد کرد. این اولیت شکل یوگا است. اگر این کار را انجام دهم .

برای مشاهده ویدئو لینک زیر را کلیک کنید.

https://www.youtube.com/watch?v=1XCObQjSHIs

post